روزگار من



 

عین خستگی از کارهای خونه و غمگینی بابت مطلبی، فیلم  It's a Wonderful Life رو نگاه کردم.

اون لحظات از فیلم که جورج موفقیت دیگران رو میدید بشدت باهاش احساس همدردی میکردم. یه زمان پر از ایده ای پر از انرژی و هدف به حدی که شاید بقیه درک نکنند ولی شرایط مانعت میشه و یا مسیر زندگیت رو سمتی میبره که نتونی بهشون فکر کنی. و بعد میبینی دیگران، همون ها که به اهداف تو میخندیدند به همون اهداف رسیدن و تو فقط نظاگری و حسرت میخوری. درسته پایان فیلم مردمان اطراف جورج قدردانش بودند ولی عملا تو زندگی واقعی کسی یادش نمیمونه.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مرکز تدریس و آموزش خصوصی زبان های خارجی سید ابوعماد حیدری آوای شعر من دستگاه حکاکی فلوکس فایل داروخانه پلاس |Persephone| asiafan نمایشگاه نقاشی دارو و درمان